زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت صد و سوم
زمان ارسال : ۳۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
مایک قدمی بهم نزدیک شد:
- اشتباه نکنید خانوم؛ مسئول محافظت از شما هم منم! قربان و خانومشون واسه من یه نفرن.
رخشا اخم ملیحی به چهره نشوند و دست به سینه زیرچشمی نگام کرد:
- یکم عجیبه؛ انگار سام خیلی دوستت داره چون اگر این حرف از دهن هرکس دیگهای میپرید سام کفری میشد. معمولا برام حساسه.
مایک:
- شاید این به همینخاطره که من همجن... .
- مایک لازمه زندگینامت رو واسه همه ت
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
mahdieh
۱۷ ساله 00سلام ببخشید نویسنده لطفا بیاین پارت های جدید هم ارسال کنید ما دیگه یادمون داره میره اولش چی بوده یا هم بیاین دلیل تاخیر رو بگین تا بدونیم مثل دفع قبل نشه خواهشن بعد دوماه امدید دلیل تاخیر رو گفتید
۱۱ ماه پیشzahra
20نویسنده کجاییییییی
۱۱ ماه پیشمریم
20زودتر پارت بزارید الان ۱۶ روزه ک نزاشتین
۱۱ ماه پیشسیتا
20نویسنده کجایی چرا این کار رو با خواننده ها رمان تون میکنید پارت گذاری درست انجام نمیشه چراااااااااااااا
۱۱ ماه پیشزهرا
10بازهم که روز هایی که گفتین پارت نمیزارین چرا نظم و ترتیب نداره پارت گذاری تون
۱۱ ماه پیشS/M
20خیلی ممنون از پارت گذاری مرتبتون😑😐
۱۱ ماه پیشاسمان
30رمان خوبی هست اما پارت گذاریش دیر می زارن وادم رو از خواندنش دل زده میکنه
۱۲ ماه پیشآمینا
30سلام خسته نباشید حداقل روزهایی که مشخص کردین پارت بذارین مرسی
۱۲ ماه پیشآمینا
10بیچاره رخشا هنگ کرد🙃🙃
۱۲ ماه پیش
Zahra
00🙂