ققنوس در بند به قلم محدثه کمالی
پارت هشتاد و سوم :
- شاهرخ یک فرزند کوچیک داره! ما یک همدم برای تنهاییهاش، یک مرحم برای غصههاش و یک زن برای تکیه گاهش میخوایم و صد البته کسی که برای شاهین مادری کنه. اون بچه هیچ وقت مادرش رو ندید.
دست مریزاد! چیزی از قلم ماند؟ کم مانده بود بگوید "ما یک دایه برای تر و خشک کردن شاهینم میخوایم" که اگر میگفت بدون اینکه به عاقبت کارهایم فکر کنم بیرون میپریدم و همین الان آنها را از خانه خارج میکردم. این زن ب