پارت بیست و سوم :

کاغذ اول و دوم را از وسط تا زدم وبه سختی درون شیار بین دیوار و کمد جایشان دادم.اصلا شبیه اولشان که آن‌ها را پیدا کردم,نشده بودند.

نمی‌خواستی تا پیش از اینکه به اطمینان برسم ،فرشته و آریا از این موضوعی چیزی بفهمند.نمی‌خواستم اگر فرصت فراری هست ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.