پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۲۶۸ روز پیش

اورانوس و فرانسیس، الکس را در وقت استراحت مردم مریخ، به معبد مادرش سولینا آوردند. الکساندر با دیدن بنای سنگی زیبایی که توسط قدرت مادرش ساخته شده بود به شگفت آمد. فرانسیس در جایگاه تحلیف قرار گرفت و رو به الکساندر که گیج شده بود گفت:

_من و اورا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید