دادگاه مردگان به قلم سهیلا عبدی
پارت هجده
زمان ارسال : ۳۷۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
لگدی به فلورا زد که از شدت درد روی زمین افتاد. لحظاتی بعد زن تمام قدرتش را جمع کرد و از کاخ بیرون دوید. خاروس همه عصبانیتش را روی وسایلی که در کاخ بودند خالی کرد. درباریان پشت در سنگر گرفتند و هر کس چیزی گفت.
- سرورمان برای چه عصبانیست؟
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما