پارت هجده

زمان ارسال : ۲۷۷ روز پیش

لگدی به فلورا زد که از شدت درد روی زمین افتاد. لحظاتی بعد زن تمام قدرتش را جمع کرد و از کاخ بیرون دوید. خاروس همه عصبانیتش را روی وسایلی که در کاخ بودند خالی کرد. درباریان پشت در سنگر گرفتند و هر کس چیزی گفت.

- سرورمان برای چه عصبانیست؟

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید