پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۳۲۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

صنم با صدای بلندتری در جوابش گفت:

_ طناب کن.‌ اصلا بیا منو بکش. تو منو بکشی مقبول‌تره تا از بوی گند دهن پسرت نفسم بره.

_ زر زر میکنه. باز زر زر میکنه.

اشرف عصبی بود. بددهن و قلدر هم بود. نظام که گویا به شرایط پسرش واقف تر از اشرف ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید