پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۳۳۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

خودش قرار نداده بود. الا این مورد آخر و ازدواج صنم، که آن هم ناجور دستش زیر ساطور نظام بود و چاره اش ناچار!

خاتون نگاه دزدید. ماه صنم سری تکان داد و لب زد:

_ مواظب قاسم و آقام باش.

_ فردا صبح بهت سر کشی میکنم. دلتنگی نکن. صبح ال ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید