پارت بیست

زمان ارسال : ۳۶۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

پیش نرفته، روی همان مبل قبلی نشست و همه ی آنچه با خودش آورده بود را روی میز گذاشت.

دریا سرش زیر بود و حسرت از نگاه خیس صنم می بارید. شهاب نفس پری گرفت و برای تغییر دادن جو به وجود آمده در جعبه را باز کرد.

_ اینا داروهای عمه صنمه!
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.