اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت هجده :
دریا به سرعت انگشت اشاره اش را سمت او گرفت و گفت:
_ شما اول نگران خودت باش. من بلدم از خودم مواظبت کنم.
_ دریا حالیته چی میگی؟
_ آره! ولی انگار تو حالیت نیست.
نفس گرفت. به اکراه نگاهش را از او گرفت و دوباره گفت:
_ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
10عالیه