اقبال به قلم مریم السادات نیکنام
پارت دوازده
زمان ارسال : ۳۹۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
و نگاهش با مرد جوان! نامی، یک دستش را زیر بازوی او گرفت و دستش دیگرش را دور کمرش حایل کرد. صنم نگاهش را از او گرفت. فشاری به قپه ی عصایش وارد کرد و دلخور گفت:
_ پوسیدم تو اون اتاق! به شماها واگذار کنم، رنگ آفتاب نمی بینم به خودم!
سپس س ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00پ ربط داره حتمی میخا بعدیه مدت ازاونها باج بگیره ای هوشنگ