پارت هجده

زمان ارسال : ۳۶۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

کمی آن‌‌طرف‌‌تر، درست زیر پله‌‌ها، حورا به یک مراقب خانم التماس می‌‌کرد:
ـ تو رو خدا بذارید برم بالا امتحانمو بدم. این امتحان خیلی برام مهمه.
مراقب ابرو درهم کشید و با لحنی تند گفت:
ـ جلو نیا! می‌‌دونی ساعت چنده؟ ده دقیقه بیشتر تا آخر وقت امتحان نمونده. تو این ده دقیقه چطوری می‌‌خوای به سؤالا جواب بدی؟ هان؟
حورا که می‌دید مراقب به هیچ صراطی مستقیم نیست با لحنی پرتمن

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فریبا

    00

    خوبه

    ۵ ماه پیش
  • Ali

    ۲۷ ساله 00

    چرا یکسره از اینترنت

    ۱۱ ماه پیش
  • ساراجعفریان

    10

    این رمان عالیه

    ۱۱ ماه پیش
  • محیا

    00

    خیلی خوبه

    ۱۱ ماه پیش
  • م.ط

    10

    تااین جا اوکیه

    ۱۱ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.