آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت ششم
زمان ارسال : ۳۹۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
فصل 5
یک روز کامل بود داخل اتاقم روی صندلی نشسته و پاهایم را بغل زده و موهایم را دور شانه رها کرده و به آن صحنه خجالت آور فکر میکردم. گاه صورتم را با دستانم میپوشاندم و گاه دلم میخواست جیغ بزنم. ذهنم از فکرهای بی سر و ته در حال انفجار بود. صدای در را که شنیدم به طرفش نگاه کردم. طناز داخل آمد و گفت:
ـ اومدم باهات حرف بزنم!
و بدون این که جوابی از من بشنود روی تختم نشست و گفت:
مریم
00عالی