آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت پنجم
زمان ارسال : ۳۹۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
در آپارتمان را باز کردم و داخل شدم. خانه در تاریکی فرو رفته بود و خبری از ندا نبود. طناز هم هنوز نیامده بود. با افکاری پریشان به سمت اتاقم رفتم و مانتو و مقنعه خیس از بارانم را در آوردم و روی شوفاژ انداختم و به سمت تلفن رفتم. میخواستم با طناز تماس بگیرم و بگویم که زودتر به خانه بیاید اما پشیمان شدم. صحبت کردن منطقی با طناز نتیجهای جز انکار و بدتر شدن اوضاع نداشت. چقدر دلم میخواست د
خوبع
00عالی