پارت چهارم

زمان ارسال : ۳۰۲ روز پیش

فصل 4

روز جمعه برایم شیرین ترین روز زندگی‌‌ام بود چون تنها روز استراحت هفتگی‌‌ام بود و می‌‌توانستم با خیال راحت هر کاری که دلم می‌‌خواست انجام دهم. چقدر خوشحال بودم که در این روز تعطیل دست فرجام به کارمندانش نمی‌‌رسید تا بهشان دستور بدهد و مرت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید