آقای سر دبیر به قلم مرضیه نعمتی
پارت سوم
زمان ارسال : ۳۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
فصل 3
پشت میز اتاقم نشسته و در حال گفت و گوی تلفنی با نازی بودم که چند ضربه به در اتاقم خورد و صدای گرم و مهربان پدرم را شنیدم:
ـ میتونم بیا تو؟
فوراً با نازی خداحافظی کردم و با شوق گفتم:
ـ خوش اومدین!
پدرم در را ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Hosna
00بی نظیر💛📌🔗