طعم تلخ زندگی به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی
زمان ارسال : ۱۲۹۰ روز پیش
مهدخت با اکراه جواب داد:
- باشه، برگهای چیزی اگه همراهت هست مینویسم.
- خب پیامک...
حرفش ناتمام ماند و لب فشرد، سر کج کرد و آهسته لب زد:
- موبایل نداری، نه؟!
دخترک سر به زیر انداخت. با صدایی که به سختی شنیده میشد گفت:
- نه؛ بعد از اون اتفاق، بابا گوشی رو ازم
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نرگس
60حالا ببین جا مهدخت این بهزاد عاشق میشه وای نویسنده جون تو رو خدا عاشق هم نشن