آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت پنجاه
زمان ارسال : ۲۵۳ روز پیش
بردیا کنار فواره ایستاده بود تا امیرسام آماده بشود. به پنجره اتاق دلآرا خیره شده بود. زیر لب زمزمه کرد
_با اینکه امروز صبح دیدمت اما باز دلم میخواد ببینمت.چه بلایی سرم اومده ؟
در افکار خود غوطهور شده بود که ثامر به باغ آمد.
_م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
به مناسبت ۲۰۰۰تایی شدن لایکهامون،
پارت هدیه داریم😍❤️
پس حتما حواستون باشه که هر دو پارت رو بخونید❤️✨️
🎁🎊پارت ۱۵۴ و ۱۵۵ 🎊🎁
سلام سلام✨️ امیدوارم حال دلتون عالی باشه❤️ امشب بعد از مدت ها،پارت هدیه داشتیم😍
باید بگم که پارت امشب،آخرین پارت هدیه رمان بود و تا انتها رمان دیگه هیچ پارت هدیه ای نخواهیم داشت❤️✨️ (انءشاء الله اگه خدا بخوااااد آخرین گلوله تا پایان مردادماه تموم میشه😁❤️)بنابراین لطف کنید و پارت های امشب رو با نظرات قشنگتون حسابی تحویل بگیرید😍😍
حقیقتا انقدر انرژی ها و بازدید افت کرده که دیگه نمیدونم باید چی بگم🥲😔 و حتی علتش هم نمیدونم🥲💔جالبه بدونید آخرین گلوله ۱۴۱۰ دنبال کننده عزیز داره اما با این وجود بازدید این پارت های اخیر بین ۲۰۰ تا ۳۰۰😭 و خب چند ماه پیش بازدید ها ابداً اینجوری نبود و میانگین هر پارت ۱۰۰۰ تا بود😔 با این وجود سعی میکنم روحیه امیرسام گونه داشته باشم و بگم عیب نداره...🤣❤️😁
در نهایت از تک تک عزیزانی که همراه آخرین گلوله بودند و با حضور گرمشون به من انرژی می دادن،بی نهاااایت سپاسگزارم❤️❤️تک تکتون برام خیلی عزیز و ارزشمند هستید😍❤️
پارت های امشب نوش نگاه پرمهرتون✨️امیدوارم حسابی لذت ببرید🌹حتما هم توجه کنید که هر دو پارت رو بخوووونید.تاکیدم به این خاطر هست که عموما وقت هایی که پارت هدیه داریم،یه عده از دوستان پارت اصلی رو نمی خونن😂😁
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام به اخرین گلوله خوش اومدید❤️امیدوارم تا انتها از خوندنش لذت ببرید😍
۲ ماه پیشRoghayyeh
00من فک میکنم مرد نقاب دار سپهرِ
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
به زودی زود متوجه هویتش میشی😍چیزی نمونده...
۳ ماه پیشملیس
00واییییییییییی عاشق همکاری این بردیا امیرسام شدمممممم 😂دشمن نشن یه وقت هاااا ❤️ 🩹
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
این دو نفر یه روز دوستن یه روز دشمن😂💖
۳ ماه پیشملیس
00فقط دوستیشون 😂😢
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بذار بری جلوتر.نمونه بارز پت و مت هستن😂❤️
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00میتونه کار سپهر باشه آتش سوزی؟ تارگتم روشه نمیدونم چرا عالی بود مرسی نیلوفر جون💋💋
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بهبه😍 کی اینجاست❤️ یکم جلوتر بری مشخص میشه عزیزم😁 من اسپویل نمیدم😁😂
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00بله بله میدونم اسپویل نمیدی دوست دارم زودتر برم جلوتر ببینم اهیر(اگه اسمشو اشتباه نگفته باشم🙈) کیه اصلا فکر نکنی اطلاعیتو خوندماااا😁😎ولی کارای دانشگاه نمیزاره😪🤦 ♀️
۳ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
با درس و کارای دانشگاه خسته نباااشی عزیزم😍❤️ در مورد آهیر هم که باید بگم یکی از کارکترهای منفیمونه😁 البته دوستان فعلا روش کراش زدن😂😂
۳ ماه پیشستایش چولایی
۱۵ ساله 10این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
بنظر من اگه شایدبرسام زنده باشه همین فرد نقاب داره یا دست کم شاید این فرد نقاب دار یکی از دشمنای ثامن باشه احتمال هردو این دوتا است
۸ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم 😍 بله ممکنه هر چیزی باشه❤️🥲
۸ ماه پیشفاطمه
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
احساس میکنم مشکل به خاطر اینکه وقت کشی کنه خودشو انداخته تو آب تا یکی کمکش کنه یا***دیگه ای برای وقت کشی اون و انداخته تو آب که بردیا و امیر سام دیر به اونجا برسن
۸ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
سلام عزیزم.بله امکانش هست❤️🤔 داخل پارتهای آینده کاملا مشخص میشه🥰
۸ ماه پیشنگار
00ولی واقعاً دیگه دور از ذهن که بهار از دلارا و امیرسام کینه به دل نگیره
۸ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
دلآرا چرا عزیزم ؟
۸ ماه پیش
سحر
00عالی