در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفتاد و هفتم
زمان ارسال : ۳۰۸ روز پیش
فریال با کف دستش چند ضربه به پشتش نواخت اما افاقه نکرد. فرهاد لحظه به لحظه سرخ تر میشد. سحر با نگرانی از جای برخاست و میز را دور زد تا یک لیوان آب به او برساند.
- یکم آب بخور چی شدی یهو؟
عطا خیلی بی خیال و مضحک به عکس العملش پوزخندی ز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
امیدوارم از رمان «در رویای دژاوو» کلی لذت برده باشید😍
رمان «مونالیزا» توی همین برنامه و در بخش آنلاین موجوده... در مورد کاراکتر فریال مظفری 💚
همونطور که توی دژاوو خوندید، فریال عاشقه... ولی عاشق کی؟ بیا رمان مونالیزا رو بخون تا متوجه بشی😍😍
بلاک بودی؟ دیگه نیستی!😍
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍💚
۱۰ ماه پیشالهه
00🙏❤
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍💚
۱۰ ماه پیشمحدثه
۱۴ ساله 00عالی بود
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم😍💚
۱۰ ماه پیشما
00از پیمان بدم میاد جاست فرهاد😍 مرتضی چرا نیستش؟
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد مهرهی مار داره انگار... نمیخوام بابا خودمم حسودیم شد🤨
۱۰ ماه پیشزینب
00قلبم من تا حالا فکر کنم سه بار بیشتر کامنت نزاشتم واقعا متاسفم از این که کم کامنت میزارم رمانت خیلی خوبه و اولین نویسنده ای هستی که انقد پارت ها رو طولانی میزاری جواب همه کامنت ها رو میدی مرسی ازت
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرسی عزیزم دقیقا کامنت قبل شما گفته بود پارت ها کمه🤣🤣
۱۰ ماه پیشزینب
00نه اتفاقا تنها نویسنده ای این برنامه هستین که این همه پارتا رو طولانی میزاره واقعا خسته نباشی
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم اتفاقا پارتهای فرگل جانم دو برابر هر پارت منه😍
۱۰ ماه پیشمهیا
00آروم باش گلشن جان؟؟؟عححح این فرهاد خیلی آرومه یکم خشن باش مرتیکه😐😒 انقد رو دادی ب این دختره که دو روز دیگه خشتکتو میکنه پرچم🤭😂
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آخر کامنتت خیلی خوب بود🤣🤣🤣🤣
۱۰ ماه پیشمهدخت
00مثل همیشه عالی مرسی نویسنده جان ولی ی جورایی دلم واسه پیمانم میسوزه چقدر سخته بخاطر اشتباه مادرش از عشقش گذشته
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره سخته واقعا 💔
۱۰ ماه پیشروژین
۲۷ ساله 00خیلی عالی دمت گرم آبجی قلمت حرف نداره جون تو
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم نظر لطفته😍
۱۰ ماه پیشروژین
۷۵ ساله 00سلام ممنون نویسنده جان به خاطر رمانت من تازه شروع کردم و درمورد سوال ۲ که پرسیدی بنظرم اگر دوست داشتن واقعی باشه هیچ وقت از یاد آدم نمیره اگه هزار نفر دیگم که بیان .میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولین
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام روژین عزیز... به جمع دژاوو خوش آمدی😍 دقیقا این سوال رو به خاطر گلشن پرسیدم مرسی از پاسخت🫂
۱۰ ماه پیشسیمین
00من نمیدونم فرهاد عاشقه چیه گلشن شده بخدا من حاضرم عشقش بشم 🤣🤣🤣🤣🤣 پیمان از کجاااااا فهمیده اینا برای چی ازدواج کردن
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حتما به خاطر ثوابش؟🤣🤣پیمان ازهمون اول شک داشت.از اول رمان تاحالا توی چندین دیالوگ متوجه شدیم که فرهاد باراولش نیست به این علت دختری وارد زندگیش شده و فهمیدن اینکه گلشن هم یکی مثل هموناست سخت نبود
۱۰ ماه پیشرزا
00دلم برا فرهاد می سوزه هر چی این گلشن تلخی می کنه بازم با عطوفت باهش برخورد داره این گلشنه را بدین دست من 😬
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد آدم صبوریه💔
۱۰ ماه پیش.....
00🧡
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۱۰ ماه پیشالناز
00🌷🌷❤️❤️👌👌👌
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😍💚🫂
۱۰ ماه پیشنسترن
00این خیلی خوبه که به همه ی نظرها واکنش نشون میدین .🧡
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
عزیزم چون باعث افتخارمه واقعا😍
۱۰ ماه پیشدلنیا
00سلام رمانت خیلی قشنگه 🤍
۱۰ ماه پیشهاوژین
00کوردی شما؟
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه عزیزجان کرد نیستم💚 فکر کنم شما هستی؟😍 کردها خیلی خوشگلن😍😍🤣🤣خوش به حالشون واقعا🥲
۱۰ ماه پیشهاو
10آزاده جون باشما نبودم باخانومی بودم که اسمش دلنیا بود فکر کنم شما لری من هم خودم با اسمم کوردیه ولی فامیلیم لریه در ضمن خوشکلی از خودتونه عزیزم😉
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم🤩🫂
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام. ممنونم امیدوارم تا انتها ازش لذت ببری😍💚
۱۰ ماه پیش
P
00😍❤