در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفتاد و ششم
زمان ارسال : ۳۱۰ روز پیش
*****
تصویر تلویزیون مدام خط میافتاد و قطع میشد. مرتضی بالا پشت بام رفته بود تا آنتن را بچرخاند. گلشن متکای سفید و قرمز نرمی را به آغوش گرفته بود و دستش را زیر پیشانیاش ستون کرده بود. ستاره چهار زانو کنارش نشسته بود. دستش را جلو برد و دست گ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
امیدوارم از رمان «در رویای دژاوو» کلی لذت برده باشید😍
رمان «مونالیزا» توی همین برنامه و در بخش آنلاین موجوده... در مورد کاراکتر فریال مظفری 💚
همونطور که توی دژاوو خوندید، فریال عاشقه... ولی عاشق کی؟ بیا رمان مونالیزا رو بخون تا متوجه بشی😍😍
بلاک بودی؟ دیگه نیستی!😍
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همه چیز با موسیقی قشنگ تره🥲💚
۷ ماه پیشلیلی
۳۵ ساله 00با سلام وعرض ادب نگارشت بسیار عالی است ارائه های ادبی را رعایت می کنی امیدوارم داستان باهمین کیفیت به پایان برسد در ضمن می تونی تو بعضی زوایا از مکانی طرف بیشتر شرح بدی تا ما از اون محیط تجسم بهتری
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام عزیزم ممنونم از لطفت و ممنونم از نقدی که وارد کردی😍💚مکان ها رو توصیف کردم منتها هر مکانی رو یک بار و در باقی پارت ها دیگه در حد جزئی که از حوصلهی خواننده هم خارج نشه
۱۰ ماه پیشرمان خون
00من شدیدا وابسته شدم به این رمان.شخصیت های جذاب به خصوص فرهاد که اصلا نگم برات🥲رمان خیلی منظم پارت گذاری میشه واقعا مرسی آزاده جون❤️صحنه های شدیدا احساسی و قشنگ. مثل یه فیلم میبینمشون🥺بهترین عاشقانه
۱۰ ماه پیشرمان خون
00آخی خیلی دلم واسه فرهاد میسوزه💔 یه کاری کرده حالا هم توش مونده بیچاره.گلشن هم حالا کوتاه بیاد دیگه... مرد به این جذابی داره از دستت میره خانوم🙁
۱۰ ماه پیشآرامش
00کسی مرتضی بدبختو صدا کرد یا هنوز داره آنتن میتابونه🤔😂 گلشن مثل همیشه یکم زیاده روی می کنه به نظرم،کار فرهاد درست نبود اما..یه جوریه که انگار فقط همیشه به خودش حق میده🤦🏻مرسی آزاده جون،🤗🌹💚
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم💚 گلشن بیشتر میترسه که دوباره شکست بخوره
۱۰ ماه پیشنسترن بانو
00منم کنجکاو بودم ببینم پیمان با کی داشته حرف میزده اونم این همه طولانی با یه لبخند روی لبش اونکه فرهاده؟
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مشخص میشه ولی شخص خاصی نبوده. اونکه فرهاده رو متوجه منظورت نشدم
۱۰ ماه پیشنسترن
00منظورم اینه که منکه خواننده ی رمانم حساس شدم ببینم با کی داره حرف میزنه،اونکه فرهاد عاشق پیشست از اون لحاظ که فک میکرده گلشنه ولی نبود.علامت سوال هم اشتباهی آخر نظرم اومد دیگه نتونستم پاکش کنم شاید
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
الان کاملا متوجه شدم... همینه! بیچاره فرهاد شوک بهش وارد شد
۱۰ ماه پیشنسترن
00شاید علامت سوال اشتباهی باعث شده منظورمو متوجه نشین
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله دقیقا! الان که توضیح دادید فهمیدم که علامت سوال باعث شده متوجه نشم. مرسی بابت توضیح🫂
۱۰ ماه پیشنسترن
00خواهش میکنم آزاده جون🧡
۱۰ ماه پیشپرنیا
00ب معنای واقعی فرهاد گرخید 😂😂 گلشن قدرنشناش فرهاد داره پر میکشه و تو هنوز میخای اثبات کنی دوستت داره؟ عاقا یکی جواب مرتضی رو بده طفلی 😂
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
میگن که مرتضی هنوز داره آنتن رو میچرخونه🤣 حالا یه درصد فکر کن شناسنامه فرهاد رو ببینن اینا🤣
۱۰ ماه پیشMina
10هر چقدرررر از قشنگی این رمان بگم کمه واقعا😍😍👏👏
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ممنونم عزیزم😍💚
۱۰ ماه پیشسیمین
00🤣🤣🤣طفلی مرتضی و اینکه عجیب منو یاده اون شخصیت نوید محمدزاده توی ابد و یک روز میندازه . من چنتا پارتو یکجا باهم خوندم که اتفاقاتو پشت سرهم بخونم بلکه گلشن از خره شیطون پیاده شه که هنووووز پیاده
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله شما دومین نفری هستید که مرتضی رو شبیه نوید محمدزاده میبینید🤭 دقیقا خیلی شباهت دارن قبول دارم به خصوص صداشون توی همون نقش که گفتید
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
از نظر صدا و هیکل کپی خودشه
۱۰ ماه پیشmoon
10بفرما گلشن کی ضرر کرد تو یا فرهاد؟؟؟ 🤣💔💔
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ببخشید شما.... بین این همه رمان.. چرا واسه من کامنت گذاشتید؟🤣
۱۰ ماه پیشسارا
10گلشن خانم فرهاد داره از دستت میره حالا تو هی بشین برا خودت دودوتا چهارتا کن وااای رو اعصابمههه این مادربزرگه
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
حالا ما این همه به گلشن هشدار بدیم فرهاد از دستش نره... کیه که گوش بده؟ قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
۱۰ ماه پیشفرگُل
00امان از دست این گلشن، برای مرتضی هم دلم میسوزه🥲
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
مرتضی که این همه هم بیخودی سر آنتن حرص خورده حالا...🥲
۱۰ ماه پیشالهه
00قبول نیست من داشتم رمان و میخوندم تو فکر این بودم بیام تو نظرات بنویسم دلم برای مرتضی میسوزه که هی الکی آنتن و چرخوند ولی شما خودت گفته بود اینو. 😁😁
۱۰ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اره این سری خودم همه نظرها رو گفتم توی اطلاعیه... تحمل نداشتم🤭
۱۰ ماه پیشمریم بانو
00وای بچمون دیدی چ هول برش داشت سریع زنگ زد گلی🤣
۱۰ ماه پیش| نویسنده رمان
نزدیک بود سکته کنه بیچاره💔🤣
۱۰ ماه پیشایلما
00یه ذره میشه امیدوار بود ب گلشن کم کم داره راه میفته🤣ممکنه پشت خطی پیمان گلشن باشه😏ک مثلا بخواد فرهاد واونجوری امتحانش کنه
۱۰ ماه پیش| نویسنده رمان
نه پشت خطیش گلشن نبود. شماره گلشن آزاد شد در حالی که پیمان هنوز داشت حرف میزد
۱۰ ماه پیش
Zarnaz
۱۹ ساله 00آزاده جونم این که داخل بعضی از پارت ها آهنگ هست خیلی خوبه حس آهنگ خودن با رمان خیلی خوبه😍❤️وایییی این قمرالملوک چه گیری داده بابا همو دوست ندارن تو هتل اونم🤦 ♀️🙆