در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفتاد و ششم
زمان ارسال : ۳۶۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه
*****
تصویر تلویزیون مدام خط میافتاد و قطع میشد. مرتضی بالا پشت بام رفته بود تا آنتن را بچرخاند. گلشن متکای سفید و قرمز نرمی را به آغوش گرفته بود و دستش را زیر پیشانیاش ستون کرده بود. ستاره چهار زانو کنارش نشسته بود. دستش را جلو برد و دست گ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۱۹ ساله 00آزاده جونم این که داخل بعضی از پارت ها آهنگ هست خیلی خوبه حس آهنگ خودن با رمان خیلی خوبه😍❤️وایییی این قمرالملوک چه گیری داده بابا همو دوست ندارن تو هتل اونم🤦 ♀️🙆