پارت سی و سوم

زمان ارسال : ۳۶۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

صدایش به سختی در می‌آمد.

دلنیا سوزش مسیر تک تک نفس‌هایش را احساس می‌کرد.

صدایش پر بود از درد مادرانه‌ای که فریادهایش بی‌صدا هوار می‌کرد و هر چه تلاش می‌کرد کسی نمی‌شنید.

نزدیکش شد و دست روی شانه‌اش گذاشت.

لرزش شانه‌های نحی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.