فاضلاب شیرین به قلم نسترن قره داغی
پارت چهارم
زمان ارسال : ۳۷۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
موتور را به حرکت در آورد و درحالی که عصبی، جاوید را از خود دور میکرد پاسخ داد: هیچ آدمی برای همیشه نمیره، مگه اینکه بمیره! دارم میرم محله؛ بدون تو نمیشد.
جاوید با کمی فاصله، پوزخندی نثارش کرد و لب زد: عا پس کارت گیر کرده.
- ن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Go jo89
00رمان تون عالیه