آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت چهل و هفتم
زمان ارسال : ۳۸۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه
هر دو پاکت را بر روی میز در مقابل سرهنگ محمدی قرار داد.با باز شدن در حسین نیز به جمع آنها اضافه شد.بعد از درگیری فیزیکی با دلاوری ،کبودی روی صورتاش جا خوش کرده بود.بردیا دستی به صورت حسین کشید.
_ناکس بدجور داغونت کرده!
سرگرد یوسفی ابر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
نازنین
10خیلی خیلی عالیه تا اینجایی داستان