پارت شصت و پنجم

زمان ارسال : ۳۴۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

-بیچاره بابا به‌خاطر اینکه من هم توی جشن‌تون شرکت کنم زابه‌راه می‌شد و باهامون میومد.


سر می‌چرخونم به پیشونی و گردن تَرش نگاه می‌کنم:


-بعد از اون سال، باز هم ادامه دادید؟


سرش رو به نشونه مثبت بالا پایین و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید