او، اویی که دیگر او نبود به قلم رویا یزدانپور
پارت سوم
زمان ارسال : ۳۷۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
فصل دوم
کلید را در دستم فشردم و به آپارتمان روبهرویم خیره شدم. لبم را با زبان خیس کردم. نفسم را به شدت از بینی بیرون فرستادم و کلید را در قفل انداختم. با صدای باز شدن قفل در، نفس در سینهام حبس شد. کفشهایم را در جاکفشی کنار در گذاشتم و به فضای تاریکِ روبهرویم نظری انداختم. دستم را به دیوار گرفتم، هم برای جلوگیری از برخورد ناگهانیام با دیوار یا وسیلهای و هم برای پیدا کردن کلید چراغ و لام