او، اویی که دیگر او نبود به قلم رویا یزدانپور
پارت یکم :
مقدمه :
ریتم نفسهایم نامنظم و تند شده بودند. لب زیرینم را زیر دندان فشردم تا بر خود مسلط شوم. سرم را تا آخرین حد بالا گرفتم. طوری که پوست زیر گردنم کش آمد. چشمانم را محکم روی هم فشردم اما عقل نهیب میزد که تا میتوانی این لحظات را درون ذهنت نگه ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Atyh
00👌