پارت چهل و نهم

زمان ارسال : ۱۳۵۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه

حسام به پهلو و پشت به در، دراز کشیده بود. ظرف سوپ را روی پاتختی گذاشت و مردد لب باز کرد:« حسام‌جان واست سوپ آوردم» 

- نمی‌خورم، برو بیرون! 

نیهان با استیصال اصرار کرد:« پاشو دیگه، از دیشب تا حالا چیزی نخوردی.»

بار دیگر و این‌بار با ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.