پارت سوم :

از روی مبل بلند شد و اشاره ای به بیرون انداخت. و با انگشت عدد پنج را نشان داد. سرم را تکان دادم و لیوان مشروبی که روی میز رها شده بود را بالا زدم. به تمام دختران زرق و برقی که در حال خوش گذرانی بودند نگاه کردم. عده ای با رقص و عشوه مشروب روی تن خود م ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما


مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۱۶ روز پیش تقدیم شما شده است.

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.