جوخه بیوه ها به قلم حدیث افشارمهر
پارت چهارم :
-کم مونده بود گیر بیوفتم.
با سرعت از جلوی نانوایی فرانسوی رد شدم و نانی دزدیدم. صاحب مغازه داد زد:
-این بار هزارمه، بار هزارم توی این ماه.
با خنده گازی به نان گرم و خوشمزه زدم و به مانیتور بزرگ تلویزیون خیابان برادوی نگاه کردم. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فیوز پفیوز
00مری چقد نامردهه.... مری دختره یا پسر؟