پارت دوم

زمان ارسال : ۱۹۴ روز پیش

پر از رنگ و چراغ بود، خصوصا شب ها! نیویورک شب های قشنگی داشت که محو کننده بود. بعضی وقت ها کارناوال های سیار می دیدی، یا صدای کنسرت خواننده های مشهور، گاهی هم دلقک هایی که بازی در می آوردند. وقتی پشت ویترین رستوران ها به غذای مردم زل می زدی، جای این ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید