پارت دوم

زمان ارسال : ۴۱۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

خودم را جمع و جور کردم. اولین‌باربود همبازی کودکی‌ام این‌قدر دور به نظر می‌رسید. در آن کت‌وشلوار مشکی و پیراهن مردانه‌ی سفید کاملا غریب بود. موهای مشکی رنگش را بالا شانه زده بود و چشم‌های میشی رنگش حرف‌هایی برای گفتن داشت. برق چشم‌هایش از آن وقت‌ها بود که میخواست بگوید سوگل وقت داری حرف بزنیم اما هیچ نگفت. زیر لب گفتم:
_ سلام. خوش اومدید. گفتم دسرها رو درست کنم بعد بیام.
لبخند

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.