پارت سی و هشتم :

با درموندگی فقط دنبال نشونه ای از حیات می‌گشتم؛ اما پیداش نمی‌کردم. همه جا ساکت و سوت کور بود! هوا هم تاریک و حتی پرنده پر نمیزد. اونقدر ساکت بود که خیلی زود متوجه حضور یه نفر دیگه توی خیابون شدم! یکی داشت میومد طرفم ولی نمیدیدمش. تنها چیزی که حس میک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.