سایه ی من (جلد دوم) به قلم زهرا باقری
پارت سی و نهم :
سیاوش:
_میشه بری عقب تر؟!
_باشه!
برخلاف میلم یه قدم رفتم عقب تر تا سیاوش از کنارم رد بشه و بره سمت در خونه. خودمم بلافاصله دنبالش رفتم! اونقدر سریع که محکم خوردم به پشت سیاوش!
سیاوش:
_تو مطمئنی حالت خوبه؟!
_ن ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما