پارت شصت و سوم

زمان ارسال : ۳۶۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه

*****

صدای چراغ راهنما خش انداخت روی سکوتی که در فضای کابین ماشین حکم فرما بود. گلشن به سختی لای پلک‌هایش را از هم گشود اما بعد با همان سرعت باز هم خوابش برد. سرش را گذاشته بود روی شیشه‌ی بخار گرفته و به یک خواب راحت فرو رفته بود.

فرهاد ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید