پارت سی و سوم :

نگاه برق گرفته ام را به جان چشمانش ریختم.
به آرامی فاصله گرفت…نگاهم خیره سر مار روی سرش ماند…
این مرد،زهر داشت…و من اجازه نمیدادم زهرش را به جانم بریزد…
که اگر میریخت…راه فراری برایم نمیماند!
از اتاق خارج شد و من برای دسشویی مجبور شدم از تخت دل بکنم.
لنگان لنگان، به سختی به سمت در کوچک گوشه اتاق رفتم،سرویس کوچکی درونش بود.
به سختی به سمت توالت فرنگی رفتم.
سلو

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۷۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Forough

    00

    ......

    ۱۱ ماه پیش
  • مهتاب

    50

    بوی های عشق و عاشقی میاد البته اول بوی گردن سوخته ویونا میاد ولی خب عشق و عاشقی هم در راه است😂💙

    ۱ سال پیش
  • تی‌تی

    50

    بیشتر از ویونا خودم درد کشیدم حس کردم اون چاقو زیر گردنمه لعنتی یجور می نویسه ادم ناخودآگاه فکر می کنه خودش شخصیت رمانه

    ۱ سال پیش
  • ..

    00

    یه سوال تو پیجشون خانم فریدی گفتن هر هفته پنج شنبهذو جمعه 6پارت میزارن درسته؟ یا فقط دو پارت

    ۱ سال پیش
  • فاطی

    00

    ببین این پارتی که میبینی خودش ۵ یا ۶ تا پارته مثلا الان منفی چهاز اگه ببینی اولش نوشته کدوم پارتاس یعنی نزدیک ۳۰۰ پارت میش ولی اینجا منفی چهار ۱۰۷ یا ۱۷۰ پارت بیشتر نیس

    ۱ سال پیش
  • زن رستاک

    60

    رستاک اینجوره که حواسش به ویوناعه ولی خدا به وقتی که روانی بشه رحم کنه، ترسناکه اما ارومه، ارومه اما ترسناکه، و توصیف شخصیتش غیرممکنه

    ۱ سال پیش
  • امین

    00

    هنوز عضو نشدم و اون ۲پارت رایگان رو که خوندم فهمیدم چیه و الا هم منتظرم تا یکم شه تا عضو شم

    ۱ سال پیش
  • یاسی

    ۲۰ ساله 60

    از این حرکتای خلصه وار بیشتر برامون ذکر کن از این زوج اروم روانی 😂

    ۱ سال پیش
  • Saniya

    80

    زوج دیوونه و عجیبی هستنا ولی خب قشنگن روانیننن

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.