در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت پنجاه و ششم
زمان ارسال : ۴۱۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
دوباره وارد خانه شد و نزد ستاره برگشت که حالا داشت با سری پایین افتاده، بشقابهای شسته شده را دستمال میکشید. گلشن ظرف میوهها را برداشت تا آنها را توی یخچال بگذارد. صدای فین فین ستاره را که شنید حیرت زده به سوی او چرخید.
- داری گریه میکنی؟! ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۱۹ ساله 00عالی عالی مثل همیشه ❤️آزاده جونم این ستاره هم گناه دارها یه زوجی بهش بده🙃وای خدا کلی خندیدم مرسی مرتضی عشق شخص اول رمان به جای گلشن و فرهاد مرتضی هست بای وای فرهاد میگه من***شدم تا این خونه رهن