در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت پنجاه و پنجم
زمان ارسال : ۴۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 10 دقیقه
*****
ایستاده بود مقابل یک تابلو نسبتا بزرگ از یک جنگل نیمه تاریک. خودش آن را کشیده بود. سالها پیش و جز اولین آثار جدیاش بود! و حالا میدید که فرهاد آن را بر روی دیوار خانهاش کوبانده است.
فرهاد با دو فنجان چای آمد توی سالن و گفت:
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zarnaz
۱۹ ساله 00وای خدا دوباره همون قمست مورد علاقم خوندم خیلی خوبه عاشقتم مرتضی جونم🤣❤️