بلاک کد به قلم حدیث افشارمهر
پارت بیست
زمان ارسال : ۴۰۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
با زور آرنج و چنگ هایم خودم را به در رساندم. دست بی جانم را به در کوبیدم که فقط باعث شد صداهای ریزی مثل دینگ بدهد.
تحمل نکردم و همان جا بالا آوردم. جفت دست هایم را روی زمین زدم و عوق زدم. فقط اسید معده بالا آورده بودم.
تکیه ام را به در دادم اما آرامش بخش کوفتی چشم هایم را در خواب قل و زنجیر کرده بود. هر لحظه شل تر می شدم تکیه ام ناخوآگاه از در گرفته شد و روی زمین افتادم.
تصویر سلول پی
ماریا
00نکن، این کارو با من نکن😭😂😂 نمیگی سر لحظه حساس پارتو تموم می کنی قلبم وایمیسه😂😂 چه پارت حساسی بود ها ها 🥰🥰😍😍😜😜 مرسی حدیث جون بی صبرانه منتظر پارت بعدیم🥰 ووووووویییییی