مجموعه داستان ما همه مرده ایم به قلم محدثه کمالی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۴۲۲ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه
بدون لحظه ای مکث گفت:
- تصادف... تازه گواهی نامه گرفته بودم. جو گرفتم و با سرعت بالا رفتم سمت جنگل. یه راست رفتم توی دره!
بعد گفتن این حرف زد زیر خنده. با تعجب متوقّف شدم.
- چرا میخندی؟
دستی به لبش کشید و او هم ایستاد.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما