شروانو (شَروانو) به قلم آمنه آبدار
پارت بیست و پنجم
زمان ارسال : ۴۱۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
دلنیا بوسهای روی گونه اوین نشاند و اتاق را ترک کرد.
با کسلی به سمت اتاقشان رفت؛ احساس میکرد تمام انرژیش تحلیل رفته و نیاز به استراحت دارد.
وارد اتاق شد و شال را برداشت.
گیره موهایش را کند و همزمان روی تخت دراز کشید و به سقف خی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مانیا
۱۷ ساله 00یک کلمه عالی🥰👏