پارت سی و دوم

زمان ارسال : ۴۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 1 دقیقه

- گریه نکن سروناز. لطفا. مامان عصبی بود فقط... حساب سودا رو هم خودم بعدا میرسم.

دستی زیر چشم‌هایم کشیدم و آن یکی دستم را آرام از زیر دست مریم بیرون کشیدم و از جایم بلند شدم که سوگند هم با قیافه‌ای درهم از جا بلند شد.

- نمیخواد. ممنون.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.