در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و نهم
زمان ارسال : ۴۴۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه
*****
گلشن ساعت نُه صبح کاملا آماده بود و توی حیاط منتظر نشسته بود. مدام به ساعتش نگاه میکرد و حرص میخورد.
- چرا نمیاد این! ای بابا...
ستاره گوشهای دیگر نشسته بود و داشت کتاب میخواند. زیر چشمی به پا کوبیدنهای گلشن از سر انتظ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
سیتا
00فرهاد چی کشیده هنوز داره می کشه کاش دست از سرش بردارند یه نفس بکشه با گلشن خوش باشه