پارت چهارم :

وارد خانه شدم و مادر را دیدم که داخل آشپزخانه پشت میز نشسته بود و لیوانی که احتمالاً محتویاتش گل گاوزبان بود مقابلش قرار داشت. فیروزه‌ای رنگ مورد علاقه‌‌‌‌اش بود. به خاطر همین هر جا را نگاه می‌کردی این رنگ را می‌دیدی. پرده‌ها، فرش‌ها، دکوراسیون، همه چیز و حتی لیوان جلوی د

رمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۵۳۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    00

    خوب بود

    ۱ سال پیش
  • رزا

    20

    یه آرامش خاصی تو رفتار دانیار هستش که ناخداگاه این آرامش به مخاطب هم منتقل می شه دست گل نویسنده جان درد نکنه

    ۱ سال پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    دانیار به شدت شخصیت دوست داشتنی‌ایه برای خودم، شما هم خوشحالم دوستش دارید. ممنونم از همراهی‌ و نظر ارزشمندتون🧡🧡

    ۱ سال پیش
  • اعظم

    10

    سلام ممنون از نویسنده تاحادا که قلم قوی و روانی داشتند و از موضوع قصه خوشم اومد

    ۱ سال پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    سلام خیلی ممنونم از نظر و همراهی تون. خوش حالم که دوست داشتید🙏💙

    ۱ سال پیش
  • ثنا بانو

    00

    خوب بود خسته نباشی عزیزم♥

    ۱ سال پیش
  • زهرا_هستم

    10

    تا الان ک خوب بود، امیدوارم بقیشم خوب باشه☺️

    ۱ سال پیش
  • مریم دولتیاری | نویسنده رمان

    ان شاءالله، ممنون از همراهی و نظرتون. 💛

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.