در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و هفتم
زمان ارسال : ۴۴۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 16 دقیقه
بعد به منظور خاتمه دادن به این بحث آهی کشید و از جایش برخاست. دست به سینه چند قدم بی هدف برداشت و بعد ناگهان وسط سالن ایستاد. نگاهش افتاد به تابلوی بزرگ روی دیوار. یک نقاشی رنگ و روغن از خانوادهی مظفری! خودش بود که کنار عطا و قمرالملوک نشسته بودند ر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شیم شیم
30نکنه میخوان قمرالملوکو پخ پخش کنن😁 بره پیش اجداد قاجاریش🤣