پارت صد و سی و چهارم

زمان ارسال : ۴۱۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه


تک خنده ی مهربونی نثارم کرد و گفت: به خاطر این بغض کردی؟ فکر کردم کی اذیتت کرده، آماده بودم بکشمش.
با حرفش وسط گریه خندیدم و ازش جدا شدن که با دست‌های یخ زده‌اش اشک‌هام رو پاک کرد و گفت: به خودت نگو عوضی! تو هم قطعا نمی، خواستی همچین زندگی داشته باشی؛ وگرنه اصلا فرار نمی‌کردی و از اینجا سر در نمی‌آوردی. همه چی رو فراموش کن... یه زندگی خوب برای خودت بساز!
فقط سری به نشونه ی باشه

4282
1,380,851 تعداد بازدید
2,259 تعداد نظر
166 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • هانیه

    10

    آخییییی خب آیدین جون چرا خود درگیری داری بگو عاشق آیلی هستی مارو راحت کن 😁❤

    ۱ سال پیش
  • مریم

    20

    عایییی بچم چه دردی کشیده تا این جملرو بگه(:فک کنم این رابطه دایی و خواهرزاده گیمون قشنگ تره

    ۱ سال پیش
  • Fati

    30

    آیدین میتونه چند شخصیتی باشه؟!!

    ۱ سال پیش
  • زهره

    ۲۱ ساله 50

    شتتتت، پیرهن ایلی 😁😁😁🥰

    ۱ سال پیش
  • آتنا

    10

    عالی

    ۱ سال پیش
  • هلن

    80

    رعنا و یاشار شیپ قشنگی میشنن🥺 آیلی و آیدین برای هم ساخته شدن ولی این آیدین داره هر بازی در میاره خب اعتراف کن دیگههه

    ۱ سال پیش
  • معصومه!!!

    50

    مشکل آیدین با روز هم حل شد خدارو شکر دیگه توروز اومد تو بالکن وایساد 🙂

    ۱ سال پیش
  • افی

    40

    هر پارت جذاب هست و منتظرم بقیه شو بخونم

    ۱ سال پیش
  • رویا

    30

    عالیه

    ۱ سال پیش
  • آنیسا

    90

    بالاخره این آیدین لنتی آیلی رو دوس داره یا نه😭😂😂 اگه دوسش داره چرا اعتراف نمیکنه پس

    ۱ سال پیش
  • اسما

    200

    هودیییی که تن ایلی بوددد

    ۱ سال پیش
  • الهه

    ۲۲ ساله 611

    چرررراااا آخهههه رعنا و یاشارررر نهههه🥲🥲🥲

    ۱ سال پیش
  • سارا

    214

    نمیدونم چرا از وقتی فهمیدم ایلی و یاشار باهم قرار نیست باشن جذابیت رمان در وجودم پر زده😭

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید