پارت دویست و سی

زمان ارسال : ۲۳۴ روز پیش

لاریسا نگاهش را دزدید.
از توی جیبش دستگاه ضبط صدایی که شبیه خودکار بود در آورد‌.
مقابل نگاه ایوان، دکمه‌اش را فشار داد.
- چند تا سوال ازت دارم.
ایوان نگاهش را با مکث از دستگاه گرفت.
- بپرس!
- می‌دونی قبل اینکه بیام اینجا، پیش کی بودم؟
ایوان پوزخندی زد و دست‌هایش را بالا آورد.
با سر به دستبند اشاره کرد.
- می‌بینی که فعلا تو زندانم، نبودم می‌دونستم.
اجا

727
380,422 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • بهاره جوون

    20

    امروز پارت نداریم؟؟؟؟

    ۸ ماه پیش
  • آمنه آبدار | نویسنده رمان

    داریم منتهی شب پارت گذاشته می‌شه

    ۸ ماه پیش
  • منتقد

    40

    واییییی منتظرم

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید