پارت سی و یکم

زمان ارسال : ۴۴۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

قاشق را نخورده پایین آورده و خواستم جوابش را بدهم که اِلیاس با ابروهایی درهم رو به مادرش گفت:


- مامان. لطفا...!


زن‌عموچشم غره‌ای رفت.


- چیه؟ مگه دروغ میگم؟


سودا رو به اِلیاس کرد و با پو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.