پارت شانزده

زمان ارسال : ۴۳۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

گیج نگاهش کرد.

سرش را کمی کنار برد تا صورت روژدا را بهتر ببیند.

- چی؟

اشک‌های روژدا بیشتر شد و دستش را روی شکمش گذاشت.

- من حامله‌م دلنیا...

همین کافی بود تا دلنیا هینی بکشد و روی پایش بکوبد.

این فاجعه بود.

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.