پارت دویست و بیست و هفتم

زمان ارسال : ۲۵۲ روز پیش

لاریسا با تعجب تکرار کرد: ایوان؟
لوویس از جایش بلند شد و به سمت آن‌طرف اتاق که پر از آرشیو پرونده بود، رفت.
بعد از کمی گشتن پرونده‌ای پیدا کرد.
گرد و خاک کمی که روی پرونده نشسته بود را فوت کرد و به سمت لاریسا برگشت.
پرونده را روی میز گذاشت و به سمت لاریسا هل داد.
لوویس روانپزشکی بود که برای سازمان کار می‌کرد و کسانی مانند ایوان برای تست سلامت روان نزد او برده می‌شدند و

727
382,721 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رویا

    00

    وااای ایوان همیشه همه رو سوپرایز میکنه

    ۸ ماه پیش
  • ..... .....

    00

    ایوان را دست کم نگیرید اون همیشه با کاراش آدما شوکه میکنه فکر نکنم قرار آخرش با دستگیری اون همراه باشه

    ۸ ماه پیش
  • ملیکا

    30

    پشمام در هم شکست 😵 💫😵 💫😵 💫😵 💫😵 💫😵 💫

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید