در رویای دژاوو به قلم آزاده دریکوندی
پارت سی و پنجم
زمان ارسال : ۴۴۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
- چرا می خوای با فرهاد ازدواج کنی؟
گلشن دهان باز کرد چیزی بگوید که نرگس توی چارچوب در ایستاد و با صدای بلندی که پر از انرژی صبحگاهی بود، گفت:
- هنوز شروع نکردی عزیزم؟؟ مشتری بعدی الان میرسه ها!
منتظر جواب هم نماند و فورا ناپدید ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ستاره
00اقا رمان عالی همه چی عالی فقط توروخدا فرهاد و گلشن بهم برسن ،وقتی حرفی از پشمان تنم میلرزه توروووخدااههههه🥹😂😂🤍 خسته نباشی قلب🫀✨️