پیله جدایی به قلم زهرا باغشاهی (زرناز)
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۴۴۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
بعدهم به لباسام که به خاطر قطرات بارون خیس و چسبیده شده بود به بدنم نگاه کوتاهی انداختم و با پری وارد هتل شدیم. فضای زیبا و سنگی و براق هال و طی کردیم و با آسانسور رفتیم طبقه دوم، اتاق من و پرستو و لیلا مشترک بود. یه اتاق سه تخته و جمع و جور...
تا رسیدم خودم و انداختم رو یکی از تختها و داد زدم:
- بازیگران نو ظهور عرصه سینما و تئاتر! این تخت منه نزدیکش بشین یا کچلین یا قطع عضو.
پرستو